top of page
Writer's pictureOmid Rismanchian

سفرنامه وین؛ قسمت دوم

Updated: Feb 4

با سلام و تشکر از اینکه دوباره به وبلاگ من اومدید .

امروز اول جولای 2011 است و من از وین به بوداپست اومدم. نه شهرش به اندازه وین جالب و دیدنی است و نه محل اقامتم به آن اندازه دوست داشتنی. گفتم تا در حال و هوای وین هستم یک پست دیگر درباره این شهر دوست داشتنی بنویسم و بعد از آن هم نوبت این شهر پست-کمونیستی می رسد و مطمئنم از نظر زیرساختهای شهری میشه کلی مقایسه های جالب و البته ناامید کننده با ایران خودمون داشته باشیم. القصه به شهر وین برگردیم. شهر وین به قصرها و باغهای رنسانسی و باروکی خود بسیار معروف است و ما هم این پست را به این باغها اختصاص داده ایم و هرازچندگاهی برای حفظ لبخند بر لبان شما، گریزی به ایران می زنیم.در ابتدا یک چندتایی عکس ببینید تا برگردم.

این باغها را می توان از ابعاد زیادی مورد بررسی قرار داد که به رسم امانت و دید معماری، اول بعد کالبدی را نیم نگاهی می اندازیم. خاصیت اصلی این باغها هندسی بودن آنهاست. کلا یک زمین مستطیل شکل است که کوشکی در وسط آن قرار دارد و کرتهای مختلفی در اطراف آن با گیاهان مختلف پوشیده شده اند. همانطور که مشخص است حتی کاشت پوشش گیاهی در این باغها به صورت تزئینی انجام می شده است و به عبارت دیگر پوشش گیاهی را نمی کاشتند بلکه خالکوبی می کردند. این هندسی بودن و ساختمانهای کوشکی مانند آن، شباهت ساختاری زیادی به باغهای ایرانی دارد و در دروس معماری به ما یاد می دهند که این نشان از اثرگذاری باغسازی ایرانی برغرب در دوران رنسانس به بعد بوده است که بنده اعتقاد زیادی به این مزخرفاتی که ریشه اکثر آنها را در خودکم بینی ملی می دانم، ندارم. دلیل آن هم بسیار مشخص است. اولا هرگردی گردو نیست. دوما رنسانس یعنی علم مداری و همه چیز براساس علم درست شدن. و چه علمی منطقی تر و جامع تر از علم ریاضی و هندسه آن هم در آن زمان. به نظر شخصی بنده، این نوع باغسازی بیشتر ریشه در علم مدار شدن باورهای انسان غربی بوده است و موضع گیری ای نسبت به باورهای مقدس مآب گوتیکی قبل از خود. چند عکس مشدی ببینید تابرگردم.

این باغها را از بعد اجتماعی و اقتصادی نیز می توان بررسی کرد. اگر قبول کنیم هنر، معماری و شهرسازی هر دوران مشخصه اوضاع اقتصادی و اجتماعی آن دوران بوده است می توان دید که در قرون 17-19 عجب رونق اقتصادی ای  داشته است این کشور و چه مال و منالی داشته اند. قرن 17 تقریبا همزمان با صفویان در ایران بوده است که در آن دوران ایران هم دوران رونق خود را داشته است. اما تا قرن 19 ایران به کجا کشیده شد و اینها چه دفتر و دستکی به هم زدند. برای مزاح و مقایسه نگاهی به صاحبان این باغها داشته باشید. از درباریان معروف وینی که از این باغها استفاده می کرده است و کلی داستان و روایت درباره نحوه زندگی او وجود دارد، خانمی است به نام  سیسی. این سیسی خانم گویی بسیار زیبا بوده است و کلا 45 کیلو بیشتر وزن نداشته است که 5 کیلو از آنهم وزن موهایش بوده است که گویا تا زیر پاهایش ادامه داشته است. خلاصه داستانی داشته است برای خود. برای اینکه شما با وجنات این بانو آشنا شوید یک عکس از ایشان برایتان آماده کرده ام و امیدوارم امشب خوابش را ببینید.

ایشان کلی معشوقه داشته است و کلی خاطرخواه و داستانهای زیادی از عشق بازی های این خانم در این باغها که مثل خودش زیبارو هستند روایت شده است. حدودا در همین زمان (شاید هم صدسالی پس و پیش چه کسی اهمیت می دهد!) در ایران زمان قاجار بوده است  و زنان قجری هم – دور از جان شما – برای خود دفتر و دستکی داشته اند و امیرکبیر کشی بوده اند. مثالش هم همین مادرناصرالدین شاه. عکس را ملاحضه کنید. وجنات و سکنات و شعور از سرو گوش این سلطان بانو آویزان است. مردشور آن مردم را ببرم که امیرکبیرشان به گوش چشمی از این خانم به زیارت حق تعالی (به صورت اجباری) مشرف می شود و ککشان هم نمی گزد.

خوب خدایی شما قضاوت کنید. اگر اتریش که زن دربارش سیسی خانم بوده است امروزه یک کشور پیشرفته شده، آیا ایران هم که ملکه اش این خانم بوده است که هشت شکم زا بوده و شتری با بارش در او سرگردان می شده! باید وضع امروز اتریش را داشته باشد؟ جواب: نه. همین وضعی را هم که دارد از سرش زیاد است. خوب اینها که همه از سرمزاح و خندیدن بود. اما گذشته از این خنده، وضع خوب اقتصادی این کشور را در دوران مربوطه نمیشود منکر شد. صحبت برسر قصرها و باغهای اروپایی بسیار است و به گمانم این تصاویر ذهنیت خوبی در این باره به شما داده باشد. اما وین از یک جنبه دیگر نیز معروف است. و آن ارائه یک فیلسوف خیلی معروف به دنیاست. او کسی نیست به جز فروید. بله. بنده به خانه او هم رفتم و از منزل و اقامت گاه ایشان هم بازدید کردم. برای معرفی حتما می دانید که فروید در نظریاتش به اهمیت دادن به روابط جنسی بسیار تاکید داشته است و این رابطه را مبنای بسیاری از نیازها و رفتارهای انسانی می داند. بسیاری نظریات او را در باز شدن روابط جنسی در غرب پایه ای و بسیار موثر می دانند. از این روست که در این بلاد کفر آزادی پوشش نه از روی بی بندو باری بلکه از روی بی قیدی می باشد. از منزل ایشان که بازدید کردم در دل گفتم ای کاش یک فروید ایرانیزه شده هم برای ما نظریه صادر می کرد تا کار این برادران؟ (برادری بخورد به کمر مادرشان!) که کارشان شده است دید زدن ناموس مردم و اندازه گرفتن فاق دختران (آن هم به چشم برادری و با شعار مامورم و معذور!) و خلاصه هدایت این بندگان خدا به راه راست (کدام راست را خدا می داند؟) آن هم به شیوه اجباری که گویا از زمان امیرکبیر به یادگار مانده است! سبک می شد و به کاراصلی خود می رسیدند (البته اگر خودشان هم بدانند که وظیفه اصلی شان چیست!). یک چند عکسی ببینید از این فیلسوف منفور در بلاد مسلمین تا برگردم.

خلاصه این شهر وین (توجه کرده اید اگر به اول اسم این شهر یک الف اضافه کنید چه می شود؟!) در هر کوچه و پس کوچه اش راز و رمزی دارد و اگر بخواهم تمام داستان را برای شما نقل کنم باید وبلاگ هزارو یک شب راه بیاندازم. به همین مقدار در وین (الف رو نزار!) بسنده می کنیم و به سراغ بوداپست می رویم.

با تشکر

میزا بنویس

یا حق

1 view0 comments

Recent Posts

See All

Comentarios


bottom of page