سلام به همه دوستان
همیشه تحویل پروژه و نحوه انجام آن از بحث برانگیزترین و دلشوره آورترین موارد در دانشکده های معماری و شهرسازی بوده. من خودم وقتی دانشجوی لیسانس بودم با بهترین دوستانم، پژمان و مهدی، کار دانشجویی انجام می دادیم. یعنی کار دانشجویان دیگه رو براشون می بستیم و پول می گرفتیم. عجب دوران خوبی بود. برای یک پروژه لیسانس و یا فوق لیسانس گاهی تا 600.000 تومان پول میگرفتیم و این دم آخری ها هم اینقدر دستمون راه افتاده بود که یک هفته ای کار می بستیم. یادش به خیر. حدودا یک ماه پیش در دانشکده ما، ادینبورگ، نوبت تحویل پروژه بچه هابود. جای شما خالی. کل ساختمان مرکزی ساختمان رو به نمایشگاه بچه های هنر و معماری اختصاص داده بودند. بیچاره ما بچه های ایران که برای گرفتن یک آتلیه هم باید سرو دست بشکونیم. من هم از این فرصت استفاده کردم و یه چندتایی عکس گرفتم. آخه دفعه آخری که ایران بودم از اینکه بچه های این ور آب چه طوری کار خودشون رو ارائه می دهند خیلی مورد سوال قرار گرفتم. باید بگم که بعد از دیدن کارها به دست و پنجه بچه های خودمون، البته اونهایی که کارشون رو خودشون انجام میدن!، افتخار کردم. البته به غیر از ماکت سازی که بچه های اینجا خیلی خوب کار می کنند. در ادامه یه چندتایی کار ببینید تا نوبت به ماکت هم برسه.
همونطورکه ملاحظه می کنید بیشتر کارها با ترکیب عکسهای گرفته شده از محل و ایده های دستی در فتوشاپ درست شده. تاکید به گونه های گیاهی و جانوری و غیره هم مد نظر بوده. اما فکر کنم کار بچه های ایران از این لحاظ که خیلی به عملکرد فضای باز و بزرگنمایی ها اهمیت می دن خوبتر باشه. کاری که بیشتر توسط تری دی مکس و یا اسکچ آپ و یا توسط اسکیسهای دستی با نمک انجام میشه. حالا یه چندتا عکس از ماکتها بچه ها.
بچه های اینجا معمولا در ماکت سازی خوب عمل می کنند. شاید یکی از دلائلش این باشه که کارگاه های خوب نجاری و فلز کاری به همراه تکنسین در اختیارشون هست که هر موقع خاستن برن توش و کار کنن. اما خوب ایران هم مزایایی داره که نمیشه دست کم گرفت. مثلا ارزون بودن مصالح.
به هرحال امیدوارم خوشتون امده باشه و متوجه باشید که هرجا برید آسمون همین رنگه. پس بهتره به جای اینکه کارتون رو بدید آدمهایی مثل من براتون انجام بده، خودتون بچسبید به کار و یه کم کار کنید.
فعلا
Comments